نوشته های احساسی فاز بالا سیگار
اس ام اس دپرسی و خسته سیگار
ﻣﻴﻜﺸﻢ ﻣﻴﻜﺸﻲ ﻣﻴﻜﺸﺪ
ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ، ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻦ ... ﺍﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ، ﺁﻗﺎ ﻛﺎﺕ ؛ ﺑﺎﺯ فندکمو ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ...
::
وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور ...
...::: بقیه اس ام اس های فاز بالا سیگار و نوشته های دپرس ویژه شهریور 92 در ادامه مطلب :::...
نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم ؟
آخر بدجوری میسوزد دلم !!!
.
اس ام اس فاز بالاسیگار, نوشته های دپرسی خسته ,اس ام اسسنگنین سیگار,اس ام اس باحال سیگار,نوشته های دپرسی سیگار
.
یادت عادت است ، همین روزها ترک میکنم مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم !
اه لعنت برهرچه تمام شدنی است!
حتی بعدازرفتنت هم دست ازسرم برنمیداری؟؟؟
خودت عمرم راتمام کردی،
ویادت سیگارم را!
.
خاکستر سیگارم را از پنجره میتکانم
دنیای شما...
زیر سیگاری من است...
.
نیکوتینِ سیگار آدم ها را جذب نمیکند ؛ آدم ها به دود سیگار معتاد می شوند ...
خیره می شوند به دود و غرق در خاطرات ؛ آدم ها معتاد خاطرات می شوند... !!
.
ماشینم بوی سیگار می دهد
تنم ، لباسم ، دفتر کارم
حتی قهوه های دو نفره ی فرانسوی هم بوی سیگار می دهد
از زمستان ۲ سال پیش تمام لحظه های من که بوی تو را می داد
فقط بوی سیگار می دهد .......
.
دا را چه دیدی شاید دوام آوردم !
هر تمام شدنی که مرگ نیست !؟ گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر ldquo;پوسیدrdquo; ...
.
سیگار میکشم تا دود کنم خیال بودنش را ...
ریه هایم بی تقصیرند ، فقط دارند تاوان ندانم کاری های دلم را پس میدهند !
.
این روزا دیگه هیچ چیزی رو شرح نمیدم ، فقط می کِشَم !
.
گفتی تا سیگاری دود کنی برگشتم !
زندگیم دود شد ، کجا ماندی ؟؟؟
از وقتی که نیستی ، من هر روز کنج این کافه می نشینم و شعر داغ می نوشم و به آدمهای صامتی نگاه میکنم که تنهاییشان را با فندکی به هم تعارف می کنند ...
.
وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور ...
.
تلخ ترین قصه دنیاست :
صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی ...
.
.
مرد سیگار می کشد ؛ تو دود می بینی ، او خاطره ...
.
وقتی سیگار پدر را کشیدم ، فهمیدم او چه می کشد !
.
.
هر آدم سیگاری
برای خودش داستانی داره.......
قبل از اینکه بهش بگی که سیگار میکشتت،
بدون یه چیزی همین الان داره اونو
میکشتش...!!!
.
بعد از رفتن تو سیگار را ترک نکردم.........کبریت را ترک کردم......سیگار را با سیگار روشن میکنم
.
لب ساحل نشسته بودم ازدرد فراق دوست سیگاری روشن کردم
یاد لحظه ای افتادم که منواون کنار ساحل نشسته بودیم
سیگار بعدی را آتش به آتش روشن کردم ...
این روزها چقدر سیگارت شبیه آرزوهای من است!
هر دو دود می شوند..!
.
.
بقال گفت سیگار گران شده ، ترک نمیکنی ؟
با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم ...
.
میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم ، از آدمای روزگارم درد میکشم !
.
سیگار کشیدنم را کلاس نامیدند ؛ نمی دانستند که من از کلاس زندگی مدتهاست اخراج شده ام !
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛ من از سیگار خیلی کام گرفتم ، بدنامش نکنید ...
یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟
من سیگار را کنار گذاشتم اما طعم تلخش را نه !
روزگار امروز به من فهماند که چیزهای تلختری از قهوه و سیگار هم هست !
.
ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ؟ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺿﺮﺭﺵ ﺍﺯ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮﻩ !
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ...
.
چند روزیست سیگار دلم را میزند : دیگر میلی ندارم به او ، ولی بی انصافیست آنطور که مرا ترک کردند ترکش کنم !
نخ به نخ همه ی روزهای ما مثل سیگاری بر لب های زندگی دود می شود !
.
گوشه ی کافه ای می نشینم بدون هیچ بهانه ای قه قهه می زنم
نه به حضور باران نیازی است
نه به قهوه ، نه به سیگار و نه حتی به نگاه تو
فقط بی دلیل ، به نداشته هایم می خندم !
به سیگار َش پُک ِ محکمی زد ...
به همکار َش نگاه کرد و گفت :
دست هاش انگار خواهش ِ زنده گی داشت ... ،
گر گرفت و سیگار را زیر ِ پای َش له کرد ... ،
صداش کردند ... ،
رفت بعدی را بشوید ...
کاش پشت پاکت سیگار
به جای تصویر ریه ای بعد از کشیدن سیگار
تصویر اعصاب های خراب
قبل از کشیدن سیگار را می کشیدند
.
چقدر تلخ بود کودکیم !
که سیگار را قاتل پدرم می دانستم
و چقدر سخت است امروز که قاتل پدرم را روزی هزار بار می بوسم . .
.
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ
یه تن رنجور از زخم
یه ذهن خسته ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮑﺸﻢ ؟
.
روزهایم با خیالِ بودنت شب میشوند و شبهایم با سیگارِ روشنم روز ...
.
ﻣﻴﻜﺸﻢ ﻣﻴﻜﺸﻲ ﻣﻴﻜﺸﺪ
ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ، ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻦ ... ﺍﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ، ﺁﻗﺎ ﻛﺎﺕ ؛ ﺑﺎﺯ فندکمو ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ...
نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود ... نقاشی میکشم و پاکش میکنم ... خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی !!!
.
من عاشق نیستم فقط وقتی حرف تو می شود دلم سیگار می خواهد ...
.
اهل پنهان کاری نیستم ...
اعتراف میکنم زمانی دل کسی را سوزانده ام ، حالا سیگارها یکی یکی یکی مرا می سوزانند !
.
افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود
ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم در بستر این کابوس که ldquo;توrdquo; رفته ای ...
سه مایحتاج اساسی جوان سال ۵۷: سیگار پشت مو کاپشن چرم ...
سه مایحتاج اساسی جوان سال ۶۷: سیگار پیکان سهمیه
سه مایحتاج اساسی جوان سال ۷۷: سیگار واکمن ژیلت
سه مایحتاج اساسی جوان سال ۹۲: سیگار ایرانسل فیس بوک !
.
رو پاکت سیگار نوشته بود
ldquo;سیگار برای شما واطرافیانتان زیان آور استrdquo;
تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن
قول میدم به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم
.
عکس دل و جیگر سیاه میزنن رو پاکت سیگار که به خیال خودشون ما رو ترک بدن ...
مَشتی ما اگه دل و جیگرمون نسوخته بود که سمت سیگار نمیرفتیم ...
.
سیگارها برایم دو دسته اند :
سیگارهای قبل از دیدنت و سیگارهای پس از رفتنت
هر دو برایم حس غریبی دارند :
اولی ، به خاطر دلهره ی نیامدنت و دیگری از ترس دیگر ندیدنت...
.
سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم ...
سیگار میسوزه ، کم میشه ولی تکرار میشه !
من میسوزم ، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم ...
.
هوس سیگار کشیدن روی پشت بام
چند وقتیه به جونم افتاده
دلم میخواد به آسمون نزدیکتر بشم
دودش که اذیتت نمیکنه خدا...!
.
به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود یاد تو به من نزدیکتر می شود
میگن سیگار به آدم آرامش میده !
کاش یکی پیدا میشد بتونه قد یه نخ سیگار باشه ...